اولین پست سال 93 واولین عیدمون که دخترمون کنارمون بود
سلام دختر شیرین تر از عسلم عیدت مبارک سال خوبی رو برات آرزو میکنم خدا کنه امسال به هیچ وجه شبنم روی گونه های گل قشنگم نشینه اگه توی دنیا همه مادر میشدن هممون زندگی خیلی راحتی داشتیم یادم میاد همین5 سال پیش که 15 سال داشت 100 هزار تومن ترقه داده بودم و کوله پشتیم رو پر کرده بودم راه میرفتم میترکوندم ولی سال قبل که تو دلم بودی فهمیدم چه اشتباه بزرگی کرده بودم امسال که بغلم بودی 10 ماهه بودی با هر صدای ترقه میپریدم هوا تو گوشات پنبه میزاشتم گریه نکنی بد ترین روز عمرم بود وقتی میترسیدی پا به پات گریه میکردم الان که دارم با خودم فکر میکنم میگم من چه طوری فکر حال مریض ها و باردارها رو بچه ها و پیر هارو نکرده بودم نهایت بد جنس...
نویسنده :
مامان سحر
18:06