الناالنا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

عروسک قشنگمون النا

دردهای حشتناک

1392/2/30 1:03
نویسنده : مامان سحر
181 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم

دوروزه دردای وحشتناکی دارم تو هم با چنان خوشونتی

 لگد میزنی که از درد گریه میگیره

فقط یه لطفی کن اگه بخوای بیای شب بیا خونه تنها نباشم

چون روزها که بابایی میره سر کار تا ١٠ شب تنهام

تو هم نترسون منو دخترم تو پست قبلی که از ترس

زایمان نوشته بودم بعضی مامانها دعوام کرده بودن

که زایمان ترس نداره ولی سن من از شما کمتره

تجربه این چیزا ها رو هم ندارم نوزده سال بیشتر

 هم ندارم

ولی دخترم خودم خیلی میخواستم که بیای

 تو هم اومدی و مامانو خوشحال کردی ولی دخترم

 من تا حالا نه عمل رفتم نه بخیه خوردم

از بیحوشی که وحشت دارم نمیدونم طاقت بیحسی

رو داشته باشته

که بخوابم شکمم رو پاره کنن و بدوزنتعجب

ولی خیلی دوست دارم زودتر تو رو ببینم قلب

دلم برات خیلی تنگ شده خدا یه کو چولو بهم دل و جرعت بده

مامانهایی که قبلا سزارین کردن راهنمایی کنن که بی حسی راحت تره یا بی حوشی؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

الهه(مامان یاسان)
19 اردیبهشت 92 18:57
سلام عزیزم من تازه با وبلاگت آشنا شدم خانم گل من سزاذین شدم بیهوشی کامل به نظر من بهتر درست سزارین یکم درد داره ولی درداش شیرینِ اگه با تبادل لینک موافق هستی توی وبلاگم خبرم کن
farideh
22 اردیبهشت 92 20:23
سلام عزیزم منم تو ماه 9 هستم و هفته دیگه نوبت زایمان دارم منم میترسم با هم همدردیم
شیدا
10 خرداد 92 23:40
عزیزم. من بیمارستان بهمن تهران اسپاینال یعنی بی حسی شدم و خیلی عالی بود. دیدن دخترم در لحظه تولد قشنگترین و ناب ترین لحظه زندگیم بود. بهت پیشنهاد میکنم اگه از کار بیمارستان و دکتر بیهوشی مطمئنی این لحظه رو از دست ندهی و بی حسی بگیری. من که خیلی راضی بودم .